مهمانی ولیمه
سلام فرشته 1 کوچولو شیطونه من جمعه ولیمه ابراهیم عمو و زن عمو جون ( عمو و زن عمویه مامان ) دعوت بودیم و با هم رفتیم اونجا ... چی بگممممممممممممممممممممممممم ؟!!!!!!!!!!!!!!! از وقتی که رفتی مهدکودک ماشاءالله دیگه اصلاً خجالت نمی کشیو حسابی برا خودت می دویی ایونر و اونور و فقط منتظری تا پاهات برسه زمین و ... شروعععععععععععععع خلاصه اینکه عینه کارتونه تام و جری شما اون موش کوچولوئه ( جری ) بودی و مامان و بقیه هم نقش تام رو بازی می کردیم ... جایی هم نبود که یه سری بهش نزده باشی ... خدا رو شکر که سالمی و تا دلت می خواد شیطونی کن من و بابا جون هم از این قضیه خوشحالیم و فقط نگرانیمون ماله اینه که خدایی نکرده به خودت آسیبی نزنی ... آخرین...
نویسنده :
ندا
15:20